کوهنوردی نیشابور ، گروه کوهنوردی همای نیشابور

به وبلاگ گروه کوهنوردی همای نیشابور خوش آمدید

کوهنوردی نیشابور ، گروه کوهنوردی همای نیشابور

به وبلاگ گروه کوهنوردی همای نیشابور خوش آمدید

درود به خرو

«بنام آنکه تمام زیبایی ها برازنده ی اوست»

طبق تقویم کوهنوردی هما روز جمعه مورخ 29/8/88 با تعداد 9 نفر در ساعت 6 از فلکه آزادی به روستای زیبای درود به راه افتادیم. بعد از رسیدن به روستای گردشگری درود و مرتب شدن صف روستا، را پشت سر گذاشتیم و بعد از یک ساعت و بیست دقیقه راه پیمایی رودخانه را رد کردیم. سمت چپ دره نرم پا شروع شد که داخل دره متأسفانه درختان را بریده و چند خانه ویلایی درست شده است بعد از خوردن صبحانه مختصری براه افتادیم و بنا به تصمیم راهنما دره جدیدی  که بعد از مدتی راه پیمایی کم کم مسیر شیب پیدا می کرد و به یک دو راهی رسیدیم که سمت چپ مسیر پاکوب مستقیم دره ای بود که تا بحال از آنجا نرفته بودیم با تصمیم راهنما دره را رفتیم، که مابین راه کمی درگیری با سنگ داشت که نصفه های دره برف داشت و زمین سر بود. ساعت 12:10 به خط الرأس درود- خرو رسیدیم چون دیدیم زمان زیادی داریم ، خط الرأس را نیمه دوری زدیم که مه غلیظی شد بعد از ان و رد شدن مه باد که تقریبا 50 تا 60 درجه شروع شد که با تجربه سرپرست گروه در ساعت 15:30 ارتفاع را کم کرده و به منطقه ی زیبای ملو رسیدیم. بعد از صرف نهار بنا به قراری که در روستای خرو با راننده سرویس داشتیم ساعت 17 به روستای خرو رسیده و سلامت به شهر نیشابور رسیدیم.

سرپرست:خانم منصوره حیدری

خرو به درود

 

طبق تقویم گروه برنامه دره ی ملو، خرو به درود بود. به سرپرستی خانم فریدنیا، در ساعت 6 صبح تیم متشکل از 8 نفر به سمت روستای خرو حرکت کردیم. در ساعت 6:35 به روستای خرو رسیدیم. پس از پیاده شدن از سرویسها و درآوردن لباسهای اضافی از سمت چپ رودخانه ی خرو به راه افتادیم. بعد از مدتی راه پیمایی که از رودخانه سمت راست ما قرار می گرفت، چشمه علی را رد کردیم و اول دره ی ملو صبحانه را صرف کردیم. ساعت 9:30 دره ی ملو را که شیبش آهسته آهسته زیاد می شد را پشت سر گذاشتیم. ساعت 10:20 به استخر کم آبی که به بالای دره ملو ختم می شد، رسیدیم. درختان گرداگرد منطقه را فرا گرفته بودند بعد از کمی استراحت و نوشیدن مایعات سمت راست مسیر را گرفته و به بالای یال منتهی به خط الرأس خرو درود در ساعت 12:30 رسیدیم. آنجا هم استراحت کوتاهی کرده و با نوشیدن چای و تنقّلات مسیر ماشین رو را ادامه دادیم. بعد از 18 دقیقه راه پیمایی دره سمت چپی را پایین آمدیم، که قسمتی از دره شن اسکی و قسمتی سنگهای بزرگی داشت. در ساعت 14:30 دره را به اتمام رساندیم که دوراهی تشکیل شده بود، که آخر یکی از راهها به جاغرق مشهد ختم میشد همانجا برای صرف ناهار توقف کردیم و بعد از ادای فریضه ی نماز به راه افتادیم. در ساعت 16:30 در شهر درود سوار سرویسها شده و همگی به سلامت به نیشابور رسیدیم.

جانپناه بینالود

 

بسان کوه بپای و بسان لاله بخند                                                                 بسان چرخ بتاز و بسان ابر ببار

طبق تقویم گروه برنامه چهل قیز در روز جمعه مورخ 15 آبان ماه به سرپرستی خانم بقیعی در ساعت 6 صبح تیمی متشکل از 5 نفر به سمت باغشن گچ حرکت کردیم. در ساعت 7 به منطقه کوهستانی باغشن گچ رسیدیم و مسیر را به سوی دره سمت راست ادامه دادیم. در ساعت 8:30 برای صرف صبحانه توقف کردیم. پس از صرف صبحانه مسیر را به سوی انتهای دره طی کردیم. در ساعت حدود 10 به منطقه چهل قیز رسیدیم، سپس از چهل قیز بازدید بعمل آمده که برای اعضای گروه بسیار عجیب و جالب بود که اهالی منطقه یادگاری هایی جهت مستجاب شدن دعاهایشان به جا گذاشته بودند. خلاصه پس از صرف چای و آبگیری مسیر را به روی یال مقابل ادامه دادیم. بعد از حدود چهل دقیقه صعود، ما به روی یال رسیدیم که با مشورت سرپرست تیم و بقیه ی اعضا تصمیم به ادامه مسیر به سمت جان پناه و گذر از پای قله ی زرگران گرفته شد. بعد از طی مسیری از دامنه ی قله در ساعت 13:30 به جانپناه رسیدیم و ناهار را در بیرون از جان پناه میل کردیم. متأسفانه جان پناه ظاهربسیار بدی داشت و زباله های بسیاری در اطراف خانه ی کوهنوردان بود. همچنین گروههایی از کاشمر و مشهد نیز در جان پناه اقامت داشتند. در ساعت 14:30 جان پناه را به سمت پایین و کتل نردبان حرکت کردیم. که باز هم متأسفانه در مسیر به گروههای متفرقه ای برخوردیم که قصد از بین بردن طبیعت زیبای منطقه و سوزاندن گون های به ظاهر خشک را داشتند که با دخالت سرپرست تیم و بقیه اعضاء جلوی آتش سوزی گرفته شد که در همین جا لازم است از ریاست محترم هیات کوهنوردی تقاضا شود این مسائل را پیگیری نمایند. در ساعت 15:45 به پایین کتل نردبان رسیدیم. پس از کمی استراحت به روستای عیش آباد که مقصدمان بود حرکت کردیم و در ساعت 18 به روستای عیش آباد رسیده و سپس در ساعت 19 همگی به سلامت به شهر نیشابور رسیدیم.    

سنگنوردی بوژان

 

 طبق برنامه گروه کوهنوردی  هما و به مناسبت رو زاولیا و مربیان ساعت 6 از فلکه آزادی به سمت روستای بوژان حرکت داشتیم بعد از پیاده شدن و مرتب شدن صف به منطقه بوژان راهی شدیم. رودخانه را رد شدیم، سمت چپ دیواره های سنگنوردی زیاد بود که دیواره نامگذاری شده پرستو هدف بود. بعد از صرف صبحانه مربی جوان ولی با تجربه جناب آقای ایمان شاکری ابزار شناسی آموزش گره ها را شروع کردند و بچه ها با شوق یاد گرفتند و بعد از یاد گرفتن گره ها فرود اس(s) را انجام دادیم. مسیر سنگنوردی را عوض کردند و فرود با کارابین و هشت فرود انجام شد. بعد از صرف نهار جناب آقای شاکری و جناب آقای امیر حمداد  مسیر موازی را انتخاب کردند و بعد از زدن کارگاه که در ارتفاع بالاتری بود فرود داشتیم. برنامه خیلی آموزنده و شیرین بود. ساعت 16:40 برنامه به پایان رسیده و بعد از جمع نمودن ابزار و وسایل به کوچه باغهای بوژان برگشتیم و همگی سلامت به شهر نیشابور آمدیم. جا دارد که از آقای ایمان شاکری کمال تشکر را داشته باشیم که بدون هیچ چشمداشتی یک روز کامل را به آموزش به گروه هما پرداختند برای ایشان سلامتی و طول عمر آرزو می کنیم.

تعداد: 11 نفر                                                                                سرپرست برنامه: طیبه شاهی

کت دره

 

به نام خالق زیبایی ها

آمدن یک صبح جمعه دگر خوش بادا                دلم در شور و تب کوه دگر خوش بادا

امروز جمعه 17 مهر ماه سال 1388 طبق تقویم گروه کوهنوردی هما در یک صبح دل انگیز باز گروه هما در کنار هم جمع شده اند تا در دل طبیعت بروند. ساعت 6:10 از شهریور 18 مسجد فاطمه زهرا(س) سرویس براه افتاد ساعت 7:05 به دو راهی بینالود رسیدیم و از نیسان پیاده شدیم بعد از 1:40 حرکت در کنار رودخانه ای که آب آن از ماهی سرا می آمد برای صبحانه توقف داشتیم در مکانی که نشسته بودیم اطراف پر از گیاه بابونه بود بعد از خوردن صبحانه در ساعت 9:30 سمت راست رودخانه را رفتیم تا ده دقیقه اول مسیر مالرو خوب بود بعد با شیب ملایم که کم کم تند می شد برخورد کردیمو مسیر را ادامه دادیم. منطقه  پر از خارهای خشک و شکننده بود. منطقه را دور زده و به کت دره که چشمه ای ظریف بود رسیدیم. بعد از نوشیدن آب و کمی استراحت سمت راست چشمه را ادامه دادیم گویی که هیچکس از این دره عبور نکرده ، به بالای دره که رسیدیم مجددا چشمه ی دیگری بود و چندین درخت گردو، بعد از مدت زمانی حرکت به سمت یال بالا رفتیم در مسیر که می آمدیم خار و خاشاک خیلی زیادی بود و مانع حرکت سریع در مسیر می شد. ساعت 12:50 سمت راست حرکتمان روستای شیخ ابوالحسن خیلی واضح دیده می شد بعد از کمی راه رفتن به تخته برف ریز رسیدیم و از قسمت شن اسکی به روستای برف ریز در ساعت 3:30  رسیدیم که نهار را در کنار استخر صرف نمودیم. ساعت 5 هم سوار سرویس شده و همگی به سلامت رسیدیم.

تعداد: 9 نفر                                                                        

      سرپرست برنامه: سرکار خانم مهربانی

سوقند

 

ساعت 6:30 با تعداد 10 نفر از فلکه آزادی حرکت و ساعت 6:50 به روستای سوقند رسیده کنار قنات پیاده شدیم و راه را از بستر رودخانه که بر اثر سیلاب بوجود آمده است پیش می گیریم بعد از کمی راه رفتن در کف رودخانه دور وبر را که می نگریم کوهها احاطه کرده و تا ساعت 10:30 گرمای آفتاب را نمی توان احساس کرد و راه سنگلاخی بوده و به حرکت ادامه دادیم. ساعت 9 کنار چشمه درخت سیب رسیده، چای و صبحانه را نیم ساعته تمام کردیم و مجددا به حرکت ادامه دادیم دامنه های کوه خاکی بوده ولی هرچه بالاتر می رویم خاک جای خود را به سنگریزه داده بعد از پیمودن 3 ساعت و بالا رفتن دو کوه و دور زدن آن به مرتفع ترین قله کوه شوقند رسیده و بعد از توقف کوتاه به دامنه برگشتیم و ساعت 2:30 به چشمه درخت سیب رسیدیم، پس از صرف چای و نهار و ادای فریضه نماز راه رفته را برگشتیم.

بهترین پیامد این صعود آمادگی جسمانی و افزایش استقامت اعضا جهت صعودهای بزرگتر بود.

به امید رشد و شکوفایی کلیه گروهها از جمله گروه کوهنوردی هما

خرو

 

سلام بر صبح زیبای دل انگیز و بر همه ی کوهنوردان عزیز امروز مصادف است با میلاد آقا مهدی (عج) منجی عالم: بیا و ببین که امروز سحر چگونه همچون غنچه گریبانش را چاک میدهد پس ما هم همه روز تولدت را گرامی میداریم. امروز طبق جمعه های گذشته اعضا ی گروه هما با تعداد 14 نفر از میدان آزادی  به سمت خرو در ساعت 6:15 بامداد حرکت کردیم و در ساعت 7 به شهر جنگلی و ییلاقی خرو رسیدیم و پس از مقداری حرکت در ساعت 8:05 برای صرف صبحانه در یک فضای بسیار زیبا و سرسبزی در مسیر رودخانه نشستیم که البته مقداری بالاتر می رفتیم تا چشمه راهی نبود بعد از صرف صبحانه حرکت کرده و در مسیر با زیبایی های بی نظیری روبرو می شدیم صدای آب رودخانه ها و بانگ مرغان بسیار شنیدنی بود. در ساعت 11:35 بود که به آبشار رسیدیم و کمی بالاتر رفته و برای صرف نهار توقف کردیم در کنار چشمه ای در دل کوه بچه ها آتشی برای چای برپا کردند و بساط چایی را فراهم کردند و بعد از صرف نهار گروهی برای صعود به ارتفاع بالاتر به همراهی جناب آقای انجمن حرکت کردند و خلاصه این جمعه نیز این چنین گذشت و ساعت 14:15 به سمت پایین حرکت کرده و ساعت 17 به چشمه آسیاب رسیدیم و بعد از نوشیدن آب ساعت 17:20 به اول شهر خرو رسیدیم و سوار سرویس شده و به نیشابور رسیدیم.

بینالود

 

گروه کوهنوردی هما در قالب یک برنامه آماده سازی برای صعود بام ایران (دماوند) اقدام به برگزاری برنامه های آماده سازی اعضا کرد که این برنامه نیز یکی از همان برنامه ها می باشد. صبح روز جمعه مورخه 12/4/88، چهار نفر از اعضای تیم هما به همراهی آقای اصغر سیدآبادی یکی از پیشکسوتان کوهنوردی نیشابور و 4 نفر میهمان رأس ساعت 4 از محل میدان آزادی با دو دستگاه خودرو به سمت روستای درخت جوز حرکت کردند. مقصد قله بینالود بود ولی در پیشرو بودن برنامه دماوند مسیر طولانی تری انتخاب شد و از همان ابتدا در ساعت 5:40 تیم شروع به پیمایش یال منتهی به قله طاهر نمود. تیم در ساعت 7:50 بر روی قله طاهر ایستاد و بعد از استراحتی کوتاه تیم اقدام به کم کردن ارتفاع به سمت رودخانه از سمت محل رخنه کرد. تیم پس از پشت سرگذاشتن محله هشت رود و غار سرنی وارد یکی از دره هایی شد که به محله ایمانی می رسید. گذر از دره به همراه درگیری با سنگ بود که بالاخره در ساعت 13 به محله ایمانی رسیدیم که با پذیرایی و خوش آمد گویی گرم عشایر منطقه روبرو شدیم.

پس از صرف چای که مهمان عشایر نشین منطقه شدیم مسیر خود را به طرف قله بینالود ادامه دادیم. بالاخره رأس ساعت 15:30 به قله بینالود رسیدیم. تصمیم بر این شد که اعضا برای هم هوایی و همچنین آشنایی با شرایط سخت کوهستان و محک زدن خود، در یک شب مانی از پیش تعیین نشده در پناهگاه دو شهید اقدام به شب مانی کند. آقای سیدآبادی و یکی دیگر از مهمانان تیم اقدام به برگشت کردند و تیم با سرعتی کم پس از استراحت و گرفتن عکس بر روی قله خود را در ساعت 18:20 به پناهگاه رساند.طبق تصمیم سرپرست برنامه خانم جاجرمی صبح ساعت 4 برپا زده شد و تیم ساعت 5 اقدام به برگشت از مسیر کتل نردبان کرد و نهایتا ساعت 9 صبح تیم در روستای عیش آباد سوار ماشین ها به شهر برگشت. در مسیر برگشت در ابتدای دوراهی کتل تیمی از ابرکوه یزد را نیز مشاهده کردیم که پس از گرفتن اطلاعات صعود به سمت پناهگاه حرکت کردند.

درود

 

امروز جمعه است بازهم یک انتظار و یک فرج دیگر به پایان رسید، نمی دانم چرا صبحهای جمعه با دیگر صبحهای طول هفته کمی فرق دارد. چرا چون صبح جمعه ها گویی بوی روح و دست خدا بیشتر به مشام می رسد و لطافت و زیبایی صد چندان دیگری دارد. بله گروه هما یک بار دیگر در کنار هم جمع هستند ولی می خواهند سفری کوتاه امّا به یاد ماندنی را در کنار هم باشند و از لحظه لحظه ی دقایق زندگی خود لذت ببرند. ساعت 6:15 به سمت درود براه افتادیم و در ساعت 7:15 به شهر زیبای درود رسیدیم که در همان اوایل شهر با جمعیت انبوهی از مسافران روبرو شدیم، بعد از کمی حرکت پس از شور و نشاط بچه ها بخصوص «جوانان و نوجوانان» گروه ساعت 8:50 بود که برای صبحانه در یک مکان بسیار زیبا نشستیم و بعد از صرف صبحانه براه افتادیم و در مسیر که می آمدیم با مناظر زیبایی روبرو شدیم که برای بچه ها تازگی داشت. کوهها و صخره های اطراف و حتی چشمه های پر آب از جاذبه های این روستا به شمار می آید، که درجا و مکان خود می شود گفت بی نظیر است و چشمه های کنار جاده که در آن اوج گرما گوارای وجود و رفع عطش و تشنگی بچه ها بود و حتی صدای آب باران آهنگ زیبای خود طبیعت را تحت تصرف و نازش خود کرده بود هرچقدر که به سمت جلو حرکت می کردیم با پدیده های زیباتری روبرو می شدیم. مثلا در قسمت سمت چپ کنار جاده چند درخت آلبالو وجود داشت که از هر سو به آنها می نگریستی گویی که از هر شاخه هزاران پولک سرخ آویزان است. خلاصه ساعت 11:30 بود که در کنار چشمه سون آپ ایستادیم و نهار خوردیم و تعدادی از بچه ها و از جمله خودم رفتیم و مقداری گیاه اسطوخودوس اگر اسمش را اشتباه نگفته باشم. جمع کردیم و بعضی از بچه ها هم برای لطافت پوست مقداری گل ریواس جمع کردند و بعد از جمع و جور کردن وسایل به سمت پایین حرکت کردیم ساعت 17 به شهر درود رسیدیم و سوار مینی بوس شدیم. البته در بازگشت نیز با انبوه جمعیت روبرو شدیم و این شهر از نظر جذب مسافر خیلی آمار خوبی دارد و در ساعت 18 همگی بسلامت به نیشابور رسیدیم و خدا را شاکریم.

   تعداد نفرات 18 نفر                                                     سرپرست: سرکار خانم سمانه لطفی

سوقند

 

با درود فراوان به مهربانترین مهربانها و بخشنده ترین بخشنده ها و آفریدگار زمین و آسمان و کوهها، باز آدینه ی زیبا ی دیگر مورخ 2/5/88 با چهار نفر رأس ساعت شش صبح از پایگاه فاطمه ی زهرا با یک دستگاه می نی بوس به سمت چهارراه دارایی و میدان آزادی براه افتاده و پس از سوار کردن نفرات با 24 نفر رأس ساعت 6:20 بسمت روستای سوقند حرکت کردیم و پس از رسیدن به روستا و مرتب کردن صف و پر کردن قمقمه ها از چشمه ی پر آب روستا براه افتادیم، بعد از نیم ساعت حرکت و راه پیمایی برای صرف صبحانه توقف کردیم و پس از صرف صبحانه در کف رودخانه سنگی شیب ملایمی را پشت سر نهادیم تا به منطقه سرسبز درخت سیب رسیدیم در آنجا تیم دو گروه شد 12 نفر به سمت خط الرأس سوقند بوژان رفتند و ساعت 9:30 اولین تیم به راه پیمایی و از منطقه درخت سیب و نیش پا رفتند و گروهی که توقف داشتند تا چشمه برمرق که سمت راست منطقه درخت سیب است رفتیم. ساعت 14:30 به ما رسیدند و بعد از صرف نهار و چای و نوشیدنی ها و عکی گرفتن براه افتادیم. ساعت 16:10 به سرویس رسیده و سوار شدیم و همگی به شهر نیشابور رسیدیم.                         سرپرست: خانم ذبیحی